به دوران کودکیت برگرد
کودک که بودی از زندگی چه میدانستی ؟
نگاهت معصوم
و خنده های کودکانه ات از ته دل ...
بزرگترین دلخوشی هایت داشتن اسباب بازی دوستت و
پوشیدن کفش بزرگترها
وحتی خوردن یک تکه کوچک شکلات !
بچه که بودی حسادت ، کینه و نفرت در قلب کوچکت جایی نداشت !
دوست داشتنت پاک و بی ریا
بخشیدنت با رضایت
چاره ی ناراحتی ات "یک لحظه گریستن "
و این پایان تمام کدورت ها بود !
می خندیدی و در دنیای خودت غرق میشدی ....
چه شد ؟
بزرگ شدی...؟!
نظرات شما عزیزان:
|